چگونه بدبيني و منفي گرايي رفتار ما را تحت تأثير قرار ميدهد؟

26 / آبان / 1401

چگونه بدبيني و منفي گرايي رفتار ما را تحت تأثير قرار ميدهد؟

هنگامي كه بـدبين و منفـي گـرا هستيم چگونه رفتار ميكنيم؟

- بدترين جنبه يـك موقعيـت را در نظر ميگيريم. - به امكان تغيير كردن باور نـداريم پسدر زندگي، حركتي نميكنيم. - به آينده اميدوار نيسـتيم و هـيچ چيز تازه و مبهمي را امتحان نميكنيم. - در هر گفتگـوي مثبتـي، ديـدگاه مخالف را داريم. - تمـام صـحبتهـا را بـه جلسـات گلايه، شكايت و غم تغيير ميدهيم. - راجع به خود يـا ديگـران مطلـب خوبي براي گفتن نداريم. - از عقايد جديد، خلاِق و سازنده به عنوان عقايد غير ممكن صـرف نظـر ميكنيم. - از ديگران خردهگيري ميكنيم . هنگـامي كـه بـدبين و منفـي گـرا هستيم چه احساساتي داريم ؟ احساس ميكنيم : - مهجور و تنها هستيم . - بي مقدار، پوچ و بي ارزش هستيم . - بــدون صــلاحيت، ناآگــاه و بــي خاصيت هستيم . - مغلــوب، فرســوده و شكســت خورده هستيم . - سركشو ستيزه جو هستيم . - از خود بيزار و منزجر هستيم . - فردي قابل ترحم هستيم.

بـدبين و منفـي گـرا بـودن چـه پيامدي براي ما دارد؟

- مـردم از صـحبت كـردن بـا مـا اجتناب ميكنند. - از زندگي لذت نميبريم . - هنگامي كه به آينده ميانديشـيم افسرده ميگرديم . - توانايي حل مشكلات را به شيوهاي سالم و صحيح نداريم . - بيش از اندازه خرده گير ميشويم . - جذابيت خود را از دست ميدهيم و ديگر براي اطرافيان جالب نيستيم . - پذيراي انتقـاد سـازنده ديگـران نيستيم و در مواجهه با چنين موقعيتي خود را بي ارزش ميبينيم . - سدّ بزرگي بـين خـود و ديگـران قرار ميدهيم . - از يـــك روحيـــة «بلـــه، امّـــا...» برخورداريم. - در ارتباط برقرار كردن با ديگران بصورت انساني خشك و تك بُعـدي عمل ميكنيم. - اين پيش بيني كه «هرگز در آنچه امتحان ميكنم موفق نمـيشـوم» را بصورت عملي درميآوريم. - خود را در حلقه معيـوب «صـرف نظر كردنها» و «رد كردنها» نگـه ميداريم. - از نظر ذهني، فردي متعصب، تك بُعدي و خودخواه ميشويم .

چــه تفكرغيــر معقــولي ســبب ميگردد كه ما بدبين و يا منفي گـرا باشيم

تفكرات غير معقولي كـه منجـر بـه بدبيني ميشوند از اين قرارند: - من هرگز موفق نخواهم بود. - نميتـوانم هـيچ چيـز را درسـت انجام دهم. - مردم هرگز تغيير نميكنند. - دليلي براي اميـدواري بـه آينـده وجود ندارد. - زندگي بايد راحتتر از اين باشد. - زندگي بايد عادلانه باشد. - بديهاي زندگي هميشـه بيشـتر از خوبيهاي آن است . - تمام زندگي يك فريـب اسـت و چيزي تحت عنوان شادي، عشـق يـا موفقيت وجود ندارد. - هيچ فـرد قابـل اعتمـادي وجـود ندارد و همه نقاب به چهره دارند. - سرنوشت من از پيش تعيين شده و من هرگز قادر به تغيير آن نخواهم بود. - بايـدها و نبايـدها بسـيار قطعـي هستند و من نميتوانم آنها را تغييـر دهم. - من آنچه هستم، باقي مـيمـانم و هيچ چيز نميتواند مرا تغيير دهد. - در گذشته با من بدرفتاري شـده است پس چرا بايستي انتظار چيـزي متفاوت را در آينده داشته باشم. - به دام حلقه معيوب تحريـفهـاي شـناختي افتـادهايـم

برخي علل رايج در بروز بـدبيني و منفي گرايي ما چيست

- در گذشـته يـك ضـايعه عمـده راتجربه كردهايم و تمامي احساسات آن مقطع را به زمان حـال و آينـده تعميم ميدهيم. - شكستها و اتفاقات ناخوشايندي را در مدرسه، محـل كـار، خـانواده، دانشگاه، روابط و... تجربه كردهايم و خود را يك شكست خـورده دائمـي تصور ميكنيم. - هميشــه توســط خــانواده اصــلي ناديده گرفته شـدهايـم و متقاعـد شدهايم كـه بـراي بيـان نظراتمـان ناگزير به جنگ و دعوا هستيم. - در گذشـــته گنـــاهي مرتكـــب شدهايـم و دائمـاً احسـاس تقصـير ميكنيم. - خواهان تغيير رفتار و عقايـد خـود نيستيم . - لجوج هستيم و به باورهـاي خـود چسبيدهايم . - هرگز حاضر نيستيم راه حل هـاي خوش بينانـه افـراد را نسـبت بـه زندگي قبول كنيم. - تنبــل هســتيم و حوصــله كــار و فعاليت و صرف انرژي براي تغييـر را نداريم . - دوست داريم مركز توجه باشيم. - هرگز مورد قبول و تأييد افـرادي كــه در زنــدگيمان مهــم هســتند نبودهايم. - مرتبــاً از خــود بصــورت منفــي صحبت كرده و تصوير منفـي ارائـه دادهايم . - بــه شــدت در معــرض انتقــاد اطرافيان بودهايم. - هميشه كسـاني را كـه بـا مـا در ارتباط بودهاند، ناآگاه و غيرمنطقـي فرض كردهايم.

براي غلبه بر بدبيني و منفيگرايـي چه كارهايي ميتوانيم انجام دهيم؟

- بــه همــراه خــانواده، همكــاران و دوستانمان، رفتارهايمان را تجزيـه و تحليل كنيم. - بپذيريم كه بدبيني و منفي بـودن، رفتار سودمندي نيست. - مراقب عكس العملهايي كه منفي بودن وبدبيني مارا در ديگران برمي انگيزد، باشيم. - تشخيص دهـيم كـه چگونـه ايـن رفتار از فعل و انفعالات سـالم مـا بـا ديگران ممانعت ميكند. - تفكر غير منطقي خود را تشـخيص دهيم. - نسبت به خطاهاي گذشـته خـود، سخت گير و بي رحم نباشيم. شما ميتوانيد بـا خودبـازنگري بـر روي رفتارها، احساسات، هيجانـات و تفكـرات ، خـود آگـاهي زيـاد ي از وضعيت موجـود پيـدا كـرده و در مسير خودآگاهي به سـئوالات زيـر پاسخ گوئيد: ١ (در طي روز كداميك از رفتارهاي من رفتاري منفي گرا بود؟ ٢ (اين رفتار باعث شد، چه احساسي داشته باشم؟ ٣ (چه تفكر غير معقـولي در پشـت اين رفتار وجود داشت؟ ٤ (رفتار من چه پيامدي را به همراه داشت؟ ٥ (عكس العمل اطرافيان نسبت بـه رفتــار مــن چــه بــود؟ (خــانواده، همكاران، دوستان، ديگران) ٦ (دلايل احتمالي رفتار من چه بود؟ ٧ (چه راههايي براي غلبـه بـر ايـن رفتار منفي و بدبينانـه وجـود دارد؟ مدل جديد تفكر من چـه مـيتوانـد باشد؟ پاسخ به هر يك از پرسشهاي بـالا دريچـهاي را برايتـان مـيگشـايد و آگاهي و تسـلط شـما را نسـبت بـه وضعيت موجود بالاتر ميبرد. توجـه داشته باشيد چنانچه مشخصات يك انسان منفينگر را داريد، بـراي رفـع آن به زمان احتياج داريد. اگر مـوارد گفته شده، شما را به فكر فرو بـرده است گـام نخسـت را كـه پـذيرش واقعيت است، برداشتهايد. مطمـئن باشيد كه با تلاش خـود و همراهـي يك متخصـص مـيتوانيـد عملكـرد مثبتي داشته و از زندگي بيشتر لذت ببريد. خيلــی وقتهــا معنــای برخــورد بــا مسئله،اين نيسـت کـه بايـد کـاری کرد، بلکه معنايش اين است که بايد چيزی آموخت. بزرگترين تصميم درزندگی انتخـاب ميان سرزنش خويشـتن وحمايـت از خويشتن است.

ارسال نظر
نظر کاربران
نظری برای این مطلب ثبت نشده است.